آنا دیلینه یازیب اوخوماق اینسانا بویوک شرف دیر

قره داغ وبلاقی

تفاوت قاریشماق و قاتیشماق در زبان تورکی

در لغت نامه ها قاتیشماق به معنی قاطی شدن و قاریشماق به معنی یکی شدن و عجین شدنه.

با توجه به این معانی قاتیشماق چیزی که بعدا میشه جداش کرد از هم مثل نخود و عدس

قاریشماق چیزی که جدا نمیشه مثل آب و ماست.


از کانال مرندیمیز

آرتیغینی اوخو
پنجشنبه 7 اسفند 1399
بؤلوملر : تورکی دیل,

اذان حدادپور و سماور چرچی

http://aharlilar.arzublog.com/uploads/aharlilar/old_ahar_picture_samavar_tukani.jpg

در ادامه یادداشتی با عنوان « اذان حدادپور و سماور چرچی» را که مردادماه ۹۳ در شماره ۲۲۶ دو هفته نامه گویا منتشر شده بود، می خوانید: ایران از نگاه یک آمریکایی ؛ خاطرات دو سال حضور معلم آمریکایی در اهر اذان حدادپور و سماور چرچی جعفر

در ادامه یادداشتی با عنوان « اذان حدادپور و سماور چرچی» را که مردادماه ۹۳ در شماره ۲۲۶ دو هفته نامه گویا منتشر شده بود، می خوانید:

ایران از نگاه یک آمریکایی ؛ خاطرات دو سال حضور معلم آمریکایی در اهر

اذان حدادپور و سماور چرچی

جعفر خضوعی: ایران از نگاه یک آمریکایی عنوان کتابی است در ترجمه از کتاب؛«  « A memory of my two years with the Peace Corps in Iran » » اثر دکتر پاول پـیـتــزر که در فاصله سال های ۱۳۴۴ تا ۱۳۴۶ در اهر معلم زبان انگلیسی بوده است. این کتاب با ترجمه اصغر محمودآبادی در قطع وزیری و در ۴۰۰ صفحه منتشر شد.

پیتزر به عنوان عضو سپاه صلح آمریکا برای تدریس زبان انگلیسی در مدارس اهر به این شهر می آید.

پیتزر حضورش در ایران را از منظر « شوک فرهنگی» به شرح در می آورد و اولین جمله اش در مقدمه این است؛ « این داستانی در مورد شوک فرهنگی است». می نویسد؛ «زندگی با ایرانی ها آشکار می سازد که  آنها دیدگاه های سنتی، نقاط ضعف و قوّت زیادی دارنـد. از نقطه نظر ما ظاهراً جامعه آنها عجیب و غریب و متفاوت است. تـبادل فرهـنگی شـوک ایجاد می کند. ما باید این تـفاوت ها را درک کـرده و بشناسـیم. شناختی که ما به دست آوردیم نشان می دهد، ایران مردم خوبی دارد».

پیتزر اکتبر ۱۹۶۶ وارد اهر می شود. می گوید « دیروقت بود که ما به اهر رسیدیم. اهر از دور بسیار یکنواخت و بی روح به نظر می رسد».

داستان با « یوسف چرچی» آغاز می شود. یوسف چرچی معلم زبان دبیرستان های اهر بود. او بیش ترین تأثیر را در پیتزر گذاشته است. نام یوسف در جای جای خاطرات او حضور دارد. این اولین کلمات رمان پیتزر است؛ « یوسف چرچی، ساکت مقابل کلاس پر از پسر کلاس هفتم ایستاده بود. من آن سوی میز نشســته بودم. یوسف سـؤالات خود را مطرح می کرد و من تماشا می کردم».

پتزر به شرح جزئیات رویدادها و صحنه ها می پردازد تا نشان دهد که لحظه لحظه ی تمام حضورش در ایران برای او مهم و جذاب بوده است. مطالعه رمان او شناخت جامعی از جامعه آن سال های اهر به دست می دهد. شرح جزئیات اتفاقات ریز و درشت که گاه چاشنی مختصر طنز نیز در میان کلمات می دود، اکنون برای ما خواندنی است. تصاویری که او از آن سال های اهر تهیه کرده کم از رمانش نیست. تصاویری که خیلی از اهری ها آنها را با دقت تمام نگریسته اند.

او پختن شام را با جزئیات تمام شرح می دهد و تمام اتفاقات را جذاب می نماید. پیرامون او مرتب حادثه رخ می دهد. ارسال کیک از آمریکا به اهر و یا تدارک مواد لازم برای پختن شام و حتی سوختن غذایش. چکه کردن آب باران در خانه اش، خریدن گوشت و کره، برگزاری مسابقه فوتبال مدارس، دریافت امانت هایش از تعاونی مسافربری، سربریدن مرغ، حضور در ضیافت شام برخی از همکاران، چالشی که با شیوه تدریس و کلاس داری او در دبیرستان ایجاد می شود، مزاحمت کودکان، خرید از بازار، بیمار شدن ها، مسافرت از اهر به تبریز و تهران، کلیبر و مشکین شهر، حضور در غذاخوری های اهر و…

انجام برخی کارها برای او عادی می نماید اما با مخالفت شدید همکارانش در دبیرستان مواجه می شود. شرح این مخالفت ها و استدلال ها جذاب است. او قصد می کند الاغی بخرد. از هاشمی ( رئیس دبیرستان) و یوسف می پرسد؛ « چرا من نباید الاغی داشته باشم؟ این کاری مفرّح خواهد بود تا مانند روستاییان سوار آن شوم و از بازار بگذرم و از آن لذّت ببرم». اما هاشمی مخالفت می کند و می گوید؛ « شما نباید چنین کاری بکنی. شما نباید چنین چیزی بر زبان بیاوری. این وحشتناک است. معلمّان و مانند آنها هرگز نباید چنین کاری بکنند. دوباره در مورد الاغ صحبت نکن». یا موقعی که می خواهد کلاهی از بازار بخرد، همین طور. همکارانش حتی به او تأکید می کنند که معلم نباید در صندلی های عقب اتوبوس بنشیند و او قبول می کند اما یکبار که یافتن اتوبوس برای سفر دشوار بوده صندلی خالی در عقب اتوبوس را غنیمت می یابد و بی خیال شأن معلمی شده و در صندلی عقب می نشیند.

 پیتزر در خاطرات خود از میان آنچه با خود به کشورش آمریکا برده است از دو چیز به عنوان هدیه ویژه نام می برد. یکی سماوری است که پدر چرچی به او هدیه داده است و می نویسد؛ « هنوز هم در بهترین مکان خانه ام به تماشا گذاشته ام». پیتزر یک بار از حدادپور می خواهد که برای او اذان بخواند. حدادپور از او تخم مرغ می خواهد و پس از بلعیدن سفیده و زرده آن برایش اذان می خواند. او بعداً ضبط صوت و نوار تهیه می کند و صدای حدادپور را ضبط می کند. «… من دستگاه ضبط صوت دبیرستان پهلوی را امانت گرفتم و از یکی از مغازه های اهر یک نوار ضبط صوت خریداری کردم. از آقای حدّادپور خواستم دوباره برایم اذان بخواند. او باخوشحالی پذیرفت. من نوار صدای ضبط شده حدّادپور را نگه داشته ام و وقتی به آن گوش می دهم، ماجرای آن روز و بلعیدن تخم مرغ از سوی حدّادپور برایم زنده می شود. با اینکه من خیلی چیزهای مربوط به اقامت دو ساله در ایران را فراموش کرده ام، اما با این حال هرگز ماجرای آن روز را فراموش نمی کنم».

پیتزر صحنه آشنایی اش با آیت الله نجفی اهری را به خوبی شرح می دهد. توصیف روز رحلت آیت الله نجفی در خاطرات او نیز ماندگار است.

در توصیف آیت الله شیخ حسین نجفی اهری می نویسد:« خوشبختانه یک روحانی سالخورده به نام حضرت آیت الله حاج شیخ حسین نجفی (در آن موقع) در اهر زندگی می کرد.  یک روحانی به تمام معنی و مجتهد، امام جمعه و جماعات و اعیاد قربان و فطر مردم بود. مردم اغلب به اختصار از او با نام آیت الله یاد می کردند. پیر و نورانی بود، وزن زیادی داشت، کوتاه قد بود و با محاسن سفید قبای قهوه ای و ردای سفید بر تن می کرد. سن زیادی داشت مهربان و حکیم و فرزانه بود و در شهر وقتی که قدم می زد با هرکسی بسیار محترمانه رفتار می کرد. متواضعانه و آهسته راه می رفت».

در عید سال نو مسیحی تعدادی از همکارانش در دبیرستان به خانه او می آیند تا سال نو میلادی را به او تبریک بگویند. هر کدام چیزی آورده است و مهمانی خوبی ترتیب می یابد.

حدادپور برای کریسمس او در اهر « یک تصنیف نه چندان معروف غربی» را می خواند. اما پیتزر خوشش می آید. در خاطرات خود می نویسد؛ « تکخوانی او به یاد ماندنی ترین سرود کریسمس است که تا به حال همیشه شنیده ام».

او سعی می کند علی رغم تفاوت دینی و فرهنگی به تمام آداب و رسوم و عقاید مردم اهر احترام بگذارد. چنانکه حتی موقع سر بریدن مرغ « بسم الله» می گوید و اذعان می کند؛ « من روزه نمی گرفتم  و نمی خواستم تظاهر به روزه خواری بکنم».

آخرین جمله پیتزر در اهر که موقع ترک این شهر و خداحافظی از مشایعت کنندگان می گوید، این است؛« من امیدوارم که ایران و ایالات متحده آمریکا همواره با هم دوست باشند».

عکس: پل پیتزر/ ایران از نگاه یک آمریکایی

اخبار مرتبط:

استقبال از کتاب « ایران از نگاه یک آمریکایی» بی نظیر است
رونق گردشگری اهر طرح و برنامه لازم دارد
انتخابات مجلس دهم و ۷ اسفند ۹۴
جایگاه گردشگری شهرستان کلیبر و نقش دولت تدبیر و امید
فلسفه وجودی ها و لا در هالا
استقبال شهروندان اهری از کتاب« ایران از نگاه یک آمریکایی»
ایران از نگاه یک آمریکایی منتشر شد

آرتیغینی اوخو
پنجشنبه 27 آذر 1399
بؤلوملر : اهر ,

آذربایجان گونده لیکی یازدی

پائولو کوئیلو دئییر 
بیز اینسانلار ایکی سبدآسلانیر
بیری دالیمیزدان ، بیری قاباغیمیزدان
یاخجیلیخلاریمیز  قویوروق قاباخداکی سبدیمیزه
پیسلیک لریمیزه سالیریک دالیمیزداکی سبده
یاشایاندا ایکی شئی گوزلریمیزین قارشیسیندا دی (قاباغیندادی))
اوزو ایله دیکمیز یاخجیلیخلار و قاباخداکی آداملارین  پیسلیک لری 

آذربایجان گونده لیکی بوگون یازدی یئنی میلادی ایلین مناسبتیله
نئچه میلیونلار کاج آغاجی کسیلیب و محیطه آغیر ضرر ویریلار


هر ایل مین لر بئله بئله آغاج لار قره داغ مشه لرین یوخ اولور
هانسی گونده لیک ده بیر خبر یازیلیب 


آرتیغینی اوخو
چهارشنبه 19 آذر 1399
بؤلوملر : اهر ,

قاراداغ خانلیغی

http://aharlilar.arzublog.com/uploads/aharlilar/Qarada_1.jpg

قاراداغ خانلیغی – 1747-جی ایلده  آذربایجاندا یارانمیش فئودال دؤولت اولموشدور. مرکزی اهر شهری ایدی. غربدن خوی خانلیغی، شرقدن لنکران خانلیغی، جنوبدان تبریز و اردبیل خانلیقلاری ایله حودودلانیردی.

تاریخی

قاراداغلی طایفاسی صفویلرین حاکیمیته گلمه‌سینده فعالیت گؤستردیگیندن 1. شاه اسماییلدان باشلایاراق قاراداغ ویلایتی‌نین ایداره‌سینه نایل اولا بیلمیشدی. 16. عصردن 19. عصرین اوّللرینه‌دک قاراداغ ویلایتی‌نین ایداره‌سی ایرثی اولاراق موعین نسیل اوزره اولموشدو. اونلار هم ده روحانی صلاحیتلرینه مالیک ایدی. 18. یوزیلین اوّللرینده صفوی سولاله‌سی ضعیفله‌دیگیندن حاکیم کاظم خان مرکزی حاکیمیته تابئع‌چیلیکدن چیخمیش، شاه سلطان حسین‌ین ائحتیرامینا لاییق گؤرولن روس آ.وولینسکینی اهره قویمامیشدی. نادر مرکزی حاکیمیته تابئع اولمایان خانین گؤزلرینی چیخارتدیرمیشدی. نادرین اؤلوموندن سونرا قاراداغ خانلیغی موستقیل‌لشمیش، کاظم خان قاراداغ خانی اولموشدو.

کاظم خان 18.یوزایلین اورتالاریندا قاراباغ، گنجه و ناخچیوان خانلاری ایله بیرلیکده شکی خانلیغینا قارشی ایتّیفاقا قوشولموشدو. بو ایتّیفاق مقصدینه نایل اولا بیلمه‌میشدی. قاراداغ خانی قاراباغ خانلیغینا، کریم خان زندده (1761)، سونرا ایسه آغا محمد قاجارا (1791) تابئع اولموشدو.

قاراداغ خانی عباسقولو خان19. یوزایلین اوّللرینده پ.سیسیانووا مکتوب یازاراق روسیه‌یه صادیق قالاجاغینی بیلدیرمیش، لاکین 1804-1813-جو ایللر روس-ایران موحاریبه‌سینده روسیه‌یه قارشی چیخمیشدی.

http://aharlilar.arzublog.com/uploads/aharlilar/Qarada_xanl.jpg

خانلاری

کاظم خان (محمدکاظم خان) (1747-1763)

مصطفی‌قولو خان (1763-1782، 1786-1791)

اسماییل خان (1782-1783، 1791-1797)

نجفقولو خان (1783-1786)

عباسقولو خان (1797-1813)

محمدقولو خان (1813-1828)

آرتیغینی اوخو
دوشنبه 17 آذر 1399
بؤلوملر : اهر ,

آقا مشه قدرت آقا - آنادیلینه ناغیل اوخوماق غریبه آداما یاپیشیر

کوچه توکانین قار ائله هورمشدور که ، چتین چاشمامیش تاپا بیلیدون.
یددی لیک چراغین بوغونتو ایشیغیندا بو تو کانین کیچیک فضاسی داها
شبحه لی گورونوردو.
خونچالاردا قارما -قاریشیق گورونن کیفسه میش کوره که (قورقا) قوری قاخ
شیره لی خورما، سبزه کشمیش ، طاغلاردا یوماق ساپلار :آغ ، قره ، قرمیزی
بنوش .
بانکالاردا ساری کوک ،ایستی اوت ، اوشاق امزیگی ،چوبوق باشی ، باش داراغی
گوزه چیرپیردی .
یایین ایستی سینده یوموشالیب قیراغی آخان ساققیزین اوزونه قونموش توز -
تورپاقدان ، آغ یا قارالیغی بیلینمیردی .
توکانین دالیندا شوکه قریق اودون ، کومور خکه سی ، قره قورود هابئله نووت
بشکه سی دوروردو.
آنجاق موتال شورونون قوخوسون توکانا گیرمه میش ده دویابیلردین
داش تره زی ده گورمه لی دی یاریم مثقال دان توتموش دیرم یاریما کیمی
قاجار دوروندن قالان قره پول ، دیلی چیخمیش زینقروو   نال پاراسی - یاریم
استیل قاپی دووه ن - استیل اوجسوز کولونگ و استیل دن یوخاری چایین هامار
داشلاری ایدی کی ییغیب توکموشدو تره زینین آلتینا .
توکانین ان گورکملی ، گوزه ده ین شیئلریندن بیری قودی عمی نین اوزو، بیری ده
زنجیره آسیلمیش بورونج گوزلو تره زیسی یدی

گونش کتابی
تزلیک ده بقیه سینده یازیب تقدیم ائیلرم

آرتیغینی اوخو
شنبه 8 آذر 1399

نگارش صحیح زبان تورکی

حروف👈
🔶《q-ق》《ğ-غ》
1⃣در ابتداى کلمات

در زبان تورکی هیچ کلمه ای با حرف《غ-ğ》شروع نمی شود
اگر کلمه ای با حرف《غ-ğ》شروع شده باشد غیر تورکی و معمولا عربی هست
مانند:
غم،غصه،غیرت،غلبه،غیره،غربال و....

و اگر هر کدام از آنها وارد زبان تورکی شود
 تابع هماهنگی اصوات تورکی شده و حرف (غ-Ğ )با صدای《ق-Q》تلفظ می شود.
و در هنگام نگارش با الفبای  (ابجد)عینا به شیوه ى عربى نگارش می شود
.مانند :

✅غم،✅غصه،✅غیرت ....

و نوشتن به شکل زیر اشتباه است

❌قم❌قصه❌قوصصه❌قبرت

لاکن هنگام خواندن (ق-q )تلفظ می کنیم
اما وقتی با الفبای (ABCD)می نویسیم به شکلی که تلفظ می گردد نوشته و خوانده می شود
✅qəm - qüssə - qeyrət. ....

⚡️کلماتی مانند
قاب ،قول،قاش،قاشیق و....
qab,qol,qaş,qaşıq....
که اصالتا کلمات تورکی هستند و بشکل 《ق-q 》نوشته و تلفظ می گردد

...........................
حروف👈
🔶《q-ق》《ğ-غ》

2⃣در وسط کلمه

 اگر حرف《ق- q》اگر مابین دو حرف صدا دار قرار گیرد به حرف 《غ-ğ》تغییر می کنند
حروف صدا دار A-Ə-E-U-Ü-O-Ö
مانند
چیراق -چیراقسیز -چیراغی
اوتاق - اوتاقلار -اوتاغینیز
اوشاق-اوشاقلیق-اوشاغیم
و ....
...........................
 حروف👈

🔶《q-ق》《ğ-غ》
3⃣ در انتهای کلمات تک هجایی

که به حرف 《ق- q》ختم می شود با  حرف《غ-ğ》نوشته می شود
مانند:

✅ آغ،✅داغ،✅باغ،✅چاغ...

و نوشتن به شکل زیر اشتباه است

❌آق،❌داق،❌باق،❌چاق


...........................
حروف👈
🔶《q-ق》《ğ-غ》

4⃣ در انتهای کلمات چند هجایی
کلمات چند هجایی
که با حرف 《ق-q》ختم می شوند

مانند
çıraq,otaq,uşaq,
oapaq,qalaq,çalaq

چیراق✅اوتاق✅اوشاق✅

پاپاق✅قالاق✅چالاق✅
و نوشتن آنها بشکل زیر صحیح نمی باشد
چیراغ❌اوتاغ❌اوشاغ❌و ...

همچنین تلفظ این به ختم 《x-خ》معیار نیست

پاپاخ❌قالاخ❌چالاخ❌و...

آرتیغینی اوخو
پنجشنبه 6 آذر 1399
بؤلوملر : اهر ,

آز گورونموش شکیل اهر قاجار زمانیندن

http://aharlilar.arzublog.com/uploads/aharlilar/ahar_gajar.jpg

آرتیغینی اوخو
دوشنبه 3 آذر 1399
بؤلوملر : اهر ,

قدیم شکیل لر

اهرین سینماسی اینقلاب دان قاباخ


http://aharlilar.arzublog.com/uploads/aharlilar/cinema_ahar.jpg


آرتیغینی اوخو
دوشنبه 3 آذر 1399
بؤلوملر : اهر ,

ترامپ شوفر الوب !!

آنا دیلینه یازیب اوخوماق اینسانا بویوک شرف دیر
آنا دیلینه یازیب اوخوماق اینسانا بویوک شرف دیر


 


آرتیغینی اوخو
دوشنبه 3 آذر 1399

ستارخانین اولوم گونونون ایل دونومون بوتون غیرتلی تورک لره تسلیت عرض الیرم

آد ستّار خان
قیسا بیلگی مشروطه‌چی‌لرین ایلک باشچی‌سی
دوْغوم تاریخ   
۱۸۶۸ میلادی
قاراداغ
اؤلوم تاریخ ۱۹۱۴ میلادی
تهران
مزارلیغی شاه عبدالعظیم توربه‌سی، رئی
میللیت آذربایجان تورکو
آیری آدلار ستّارخان

http://aharlilar.arzublog.com/uploads/aharlilar/Sattar_khan.jpg

ستارخان، (ستارخان، قره‌داغلی ستارخان، میلّی سردار) (۱۸۶۸ - ۱۹۱۴) ایران مشروطه انقلابی‌نین باشچیسی. ستارخان، حاج حسن قره داغی نین اۆچونجو اوْغلو ۱۸۶۸-جی ایلده (۱۲۸۵ق) قاراداغ ماحالی‌نین بیشک یا سردار (ایندی کی آدی ) کندینده بیر آلوئرچی عاییله‌سینده آنادان اولموشدور.

http://aharlilar.arzublog.com/uploads/aharlilar/Sattar_Khan_at_16.jpg

مشروطه حرکتلرینده باقرخان ایله بیرلیکده آذربایجان، قفقاز و خصوصاً تبریز اینقلابچیلارین نظم انتظام ایله قاجار شاهین قوشونونا قارشی قوردولار.

۱۹۰۵-۱۹۱۱-جی ایللرده باش وئرمیش مشروطه حرکاتی ستارخانی بؤیوک سرکرده سویه‌سینه قالدیردی. ۱۹۰۷-جی ایلده تبریز شهری‌نین امیرخیز محلّه‌سی‌نین فدایی‌لرینه رهبرلیک ائدن ستارخان اؤزونون قهرمانلیغی و شوجاعتی ایله بوتون فدایی‌لرین سئویملی سرکرده‌سینه چئوریلدی.

شورا مجلیسی توپا توتولدوقدان سوْنرا شاهین ۴۰ مین نفرلیک سیلاح‌لی قوه‌سی اینقیلابین بئشیگی تبریز شهرینه هوجوم ائتدی. ۱۹۰۸-جی ایلین ژوئن آییندا ستارخانین رهبرلیگی آلتیندا عالی حربی شورا یاراندی. عالی شورانین باش کوماندانی ستارخان و اونون موعاوینی باقرخان، عوضولری علی میسیو، حاجی علی ، سئید هاشم خان تعیین ائدیلدیلر. ۱۹۰۹-جو ایلین آوریل آیینا قدر تبریز عوصیانی دوشمنه بؤیوک تلفات وئرمک‌له اونون سیلاح‌لی قوه‌لرینی تبریزدن چیخارماغا نایل اولدو. بۇ ووروش‌دا ستارخان و باقیرخانین قهرمانلیغی نظره آلیناراق آذربایجانین اوستان انجمنی اؤز ایجلاسی‌نین قراری ایله ستارخانا " سردار ملّی " (خالق سرکرده‌سی) و باقیر خانا "سالار ملّی" (خالق رهبری) فخری آدلاری وئردی.

http://aharlilar.arzublog.com/uploads/aharlilar/Sattar_Khan1.jpg


تبریزین مودافیعه‌سی حربی شورایا تاپشیریلدی. عوصیانچی‌لارین بۇ غلبه‌سی آذربایجانین باشقا ویلایت‌لرینه و بوتون ایرانا موهوم تاثیر ائتدی. تهران، قزوین، رشت، ایصفاهان و باشقا شهرلرده "ستارخان" آدلی کومیته‌لر یاراندی. ۱۹۰۸-جی ایلین اوکتوبر آیینا قدر آذربایجانین بیر چوْخ ویلایتلری دوشمنلردن تمیزلندی. اؤلکه‌ده اینقیلابی حرکاتین گوجلنمه سیندن قورخویا دوشن شاه و ایرتیجاع قوه لری تهراندا شورا مجلیسی‌نین یئنی‌دن آچیلماسینا ایجازه وئرمه‌یه مجبور اولدولار. ۱۹۰۸-جی ایلین دکابر آییندا آچیلان ایکینجی شورا مجلیسی ستارخان ایله باقیرخانین خیدمت‌لرینی قییمتلندیرمک مقصدیله اونلارین شکیل‌لری اوزرینه قیزیل سویو ایله باسیلمیش فخری لؤوحه یارانماسینی تصدیق ائدیب، مجلیسین یئنیدن آچیلماسی زامانی اونو تریبونادان آشماغا فرمان وئردی.


http://aharlilar.arzublog.com/uploads/aharlilar/Sattar_khan_and_Bagir_khan.jpg

تبریز شهری نین غلبه‌سیندن سوْنرا اینقیلاب‌چی‌لارین نوفوذلاری‌نین آرتماسی ایرانین ایرتیجاع قوه‌لرینی، خوصوصی‌له روسیه ایمپئرییاسی و اینگیلیس ایمپریالیزمینی قورخویا سالدی. اونلار ستارخانی و اونون فدایی‌لری‌نی نوفوذدان سالماق اۆچون ستارخان و باقیرخانی فدایی‌لردن، تبریزدن آییرماغا چالیشدیلار. اینگیلیسین خاریجی ایشلر ناظیری ادوارد کارینین بۇ اؤلکه‌نین ایرانداکی سفیری جورج بیرلی‌یه گؤندردیگی تلگرامدا (۱۹۱۰/۳/۱۶) دئییلیردی کی، ستارخان و باقرخان تئزلیکله تبریزدن چیخاریلمالیدیر. بوندان سوْنرا ایرانین باش ناظیری، میلّی شورا مجلیسی ایشه قاریشیب ستارخان و باقرخانی تهرانا گئتمه‌یه مجبور ائتدیلر. ۱۹۱۰-جو ایل مارس آیی نین ۶-سیندا ستارخان و باقرخان ۳۰۰ نفر فدایی ایله تهرانا یولا دوشدو. ۱۹۱۰-جو ایلین اپرئل آیی نین ۳-اونده ستارخان تهرانا چاتدی. قوربانلار کسیلدی، تهران اهالی‌سی اونو نیجات‌وئریجی رهبر کیمی قارشیلادی.
http://aharlilar.arzublog.com/uploads/aharlilar/satar_xanin_gabri.jpg



آرتیغینی اوخو
یکشنبه 25 آبان 1399
بؤلوملر : ستار خان,