نئجه کی بیلیرسیز ایکی اوچ گون بوندان قاباق بیزیم ماحالا یاخجی قار یاغمیشدی سحر چاغی آلا-تور کئفیم بیراز ساز کیمی دی دئدیم قوی دوروم اوزومو برک ایدیم بیراز پیاده یئریم هم بیر ورزش اولسون هم ده ترافیک آزالسین (یالانچیق ) چیخدیم چوله بیسم اللاه دئییب یولا توشدوم بیر - ایکی اتدیم گئتمه میشدیم گوردوم ساغولسون بوتون نوودان لار کی پیاده رون اورتاسینا تنظیم اولموب لار و شهرداری بو ایشین اجراسینا یاخجی نظارتی وار پیاده رون ائلیب لر شوشه بوز لاپ پاتیناژ میدانی ایاغیم گئتدی نه گئتدی نه ائله دیم اوزومو ساخلاشدیرامادیم بئله اوسته گلدیم یئره بیلمدیم ایکی - اوچ مهره م یئریندن اوینادی یا کی یوخ خلاصه اویوز - بویوز باخدیم گوردوم شوکرلر اولسون هله هاوا قرانلیقدی گورن اولمادی آبریم یئریندی دوردوم تئز اَلیمی بیرین اتدیم دووارا بیرین گاز لوله سینه دوردوم ایاغا گوردوم اشقالچی قارداش لاریمین بیری دئییر گَل گئچ خیاوانا آغلیما باتدی گئچدیم خیاوانا دوز دئییردی حیاوان لار دوز سپیلمیش دی و بوز یوخودو بئش - اون آتدیم یئریدیم ایستیردیم توشَم دوره بیراز سورعت یئریه م کی ساغولسون گوی نیسان لارین بیری گلدی بیر یاخچی چالا یوخ حوض ائله دوزدن بویوک بیر حوض کی بوز - سو - پالچیق قاتیشیق جاناسینه ر دئییرم جانا سینه ر ائشیدیسَن ایاق باش پالچیغا بویادی بیدنه سیقنال دا ویردی کی دای بوردان یئریمه بیلمدین شاید ده بیر ایکی یامان دا دئدی گئتدی هله ده شوکر ائلیرم ایکی دونوم ائودن اوزاخلاشمامیشدیم قئیتدیم عینی باشیمی عوضلیب اغا کیمی ماشینی مینیب گئتدیم ایشه سوزوم اوندا یوخ ایستیردیم دئیه م بو قودوخلانمالار خارجه لی لره یاراشیر ایرانی لارا یوخ ساغولون
«شهر اهر»
، از گذشته های نه چندان دور، به سه محله ی اصلی تقسیم شده بود که هر
کدام از این محله ها ، خود دارای خُرده محله ها ، کوچه های فرعی و تجاری
بودند. هر سه محله مسکونی بوده و درحد فاصل آنها باغات انبوهی وجود داشته
است. آب شهر از چند قنات تامین می شده که درمحله های مختلف شهر قرار
داشتند. امروزه تقریباً همه آنها ازبین رفته است.
محله های سه گانه ی تاریخی اهر عبارت بودند از:
• محله ی نخجوانلو
• محله ی باغبان
اولدی حسین خبر وئر, زهرایه یا محمد
یئل اَسدی گون توتولدی, آشوب کربلاده
لرزه زمینه دوشدو ,قان یاغدین او سمائدن
قاتل گلوب حسینون ,کسدی باشین غفادن
مظلوم حسین حسین جان, جانیم حسینه قوربان
بازار عشق ایچینده, تنها حسین دولاندی
بیرمعنوی تجارت, ایقبالینه توخاندی
وئردی متاع عومرون ,حکم بقا قازاندی
الله رضاسین ائتدی, سرمایه یا محمد
قان یاغدی کربلایه , صحرایه یا محمد
اولدی حسین خبر وئر, زهرایه یا محمد
ظالم قیافه سینده, او شمر نامسلمان
گلدی حسینی گوردو, گودالیده ویرین جان
سو وئرمدی او حالدا , خنجر گویوبدی دالدا
کسدی اوباشی ساتسون, ترسایه یا محمد
قان یاغدی کربلایه , صحرایه یا محمد
اولدی حسین خبر وئر,زهرایه یا محمد
قطع علائقیلَن, ترک ائتدی ما سوانی
ارنی دئمز ائشیتمز, آواز لنترانی
قانی یازار حسینین یا ربنا ترامی
بوعالمی نشامن ور موسایه یا محمد
قان یاغدی کربلایه , صحرایه یا محمد
اولدی حسین خبر وئر, زهرایه یا محمد
صحرای کربلاده طوفاندی, یا محمد
گوندر کفن حسینه عریاندی,یا محمد
در تمام جوامعی بشری مسئولان و دولتمردان مفاخر و مشاهیر را ارج می نهند و به بهانه های گوناگون از خدمات این افراد تجلیل می کنند.
۴آبان۹۲ در مراسمی با حضور وزیر بهداشت، رییس فرهنگستان علوم پزشکی تندیس دکتر محمد قریب رونمایی و بنیانگذار طب نوین اطفال در ایران معرفی گردید.
پدر طب اطفال ایران در حالی به دکتر محمد قریب اعطا شد که سایت رسمی مرکز طبی کودکان در تاریخچه احداث این بیمارستان آورده است : « ساخت بیمارستان مرکز طبی کودکان در سال ۱۳۳۷ توسط مرحوم دکتر حسن اهری پیشنهاد شد. ایشان فکر ساخت این مرکز را ره آورد سفری دانست که به همراه مرحوم دکتر محمد قریب … به شهر مونترال کانادا برای شرکت در نهمین کنگره بین المللی بیماریهای کودکان داشتند… [دکتر حسن اهری] در تحقق این هدف بر روی کمک افراد و سازمانهای نیکوکار برنامه ریزی کرده و به عنوان اولین گام، اندوخته خود را در فروردین سال ۱۳۴۰ برای این منظور اهدا کرد… همکاری دکتر فرهاد و دکتر قریب در تحقق این هدف نیز تأثیر بسزائی داشت. »
سایت دانشگاه علوم پزشکی تهران نیز در معرفی دکتر حسن اهری نوشته است: … [دکتر حسن اهری] همراه دکتر محمد قریب پایه گذار طب نوین اطفال در ایران از بنیانگذاران بیمارستان مرکز طبی کودکان و اولین رئیس بیمارستان بود.
با تمام این تفاسیر آنچه که عیان است دکتر حسن اهری یکی از پایه گذاران طب نوین اطفال در ایران می باشد ولی این امر از سوی مسئولان آنطور که شایسته این دکتر آذربایجانی می باشد مطرح نمی گردد.
بی توجهی مسئولان به این شخصیت علمی باعث شده نه تنها حسن اهری در آذربایجان بلکه در شهر اهر نیز ناشناخته باقی بماند و نشان و تندیسی از وی در شهر زادگاهش یافت نشود.
دکتر حسن اهری در سال ۱۳۰۱ بدنیا آمد. در سال ۱۳۳۴ موفق به اخذ تخصص بیماریهای کودکان شد و در سال ۱۳۴۶ به رتبه استادی اطفال نائل شد. دکتر حسن اهری در طول حیات علمی خود در کنگره های مختلف علمی و بین المللی کودکان در کشورهای مختلف از جمله آمریکا, کانادا, سوئیس, ترکیه, پاکستان و ژاپن شرکت کرد.
از دیگر فعالیتهای علمی و ارزشمند وی انتشار اولین مجله علمی بیماریهای کودکان در ایران به زبان انگلیسی و فارسی بود.
وی در هفدهم بهمن ماه ۱۳۴۹ بدنبال ابتلا به یک بیماری حاد دارفانی را وداع نمود.
این مکان در روزگاری نهچندان دور کاروانسرایی امن برای تجار و اقامتگاهی برای مسافران خسته از رنج راه بودند که متأسفانه هماکنون از کاروانسرای قدیمی که میتوانست در صورت مرمت و بازسازی به یک مکانی مناسب برای بازدید گردشگران باشد، فقط خرابهای برجایمانده است.
این اثر تاریخی در میدان (آغ مچید) نزدیکی مسجد سفید (امام خمینی اهر) واقعشده و روزگاری که اهر مرکز منطقه قره داغ، شاهراه اقتصادی و دادوستد بود و همه شهرهای دور، از مشکین و مغان و به دوستان گرفته تا شهرها و روستاهای همجوار مایحتاج عمومی و ضروری خود را از این شهرستان تهیه میکردند برای خود بروبیایی داشت.
درگذر زمان به این وضعیت افتاده که امیدواریم متولیان امر میراث فرهنگی و شهرداری با شناسایی اینگونه بناهای تاریخی که ریشه در فرهنگ و آداب و سنن و تاریخ پرافتخار منطقه دارد شناسایی و تملک نموده و اینگونه مکانها را مرمت و بازسازی کنند و بهعنوان اثر زنده تاریخی برای آیندگان به یادگار بگذارند.
این مکان که بنام کاروانسرای فرج زادهها مشهور بود در زمانهای گذشته که هتلهای مجهز و مسافرخانه و وسایل نقلیه موتوری نبود و وسیله ایابوذهاب مردم و مسافرتشان وابسته به چهارپایانی همچون شتر، اسب، قاطر، خر بود، این کاروانسراها محلی برای استراحت تجار، مسافرین و محل نگهداری شتر و اسب و حیوانات و اسباب مسافرتشان بود که هم در این مکان در حجرهها خودشان اتراق و استراحت میکردند و در طویلههای این مکانها نیز اسب و شتر و غیره نگهداری میشد و درواقع این مکانها محلی امن برای تجار و مسافران برای در امان ماندن از راهزنان و دزدان بودند که در مکانی امن جان و مالشان در امنیت باشد در شهر کهن اهر درگذشتههای دور، در اکثر نقاط پرتردد و اقتصادی شهر این اماکن ساختهشده بود و از رونق خاصی نیز برخوردار بود که متأسفانه در اثر بیتوجهی مسئولین ذیربط بیشتر این کاروانسراها از بین رفته است.
ازجمله آنها میتوان به کاروانسرای شیبانی در راسته مسجد سفید کاروانسرای قزل دیش در چای کنار، کاروانسرایی در راسته مسجد سفید متعلق به خاندان فرج زاده و کاروانسرای اوچ دوکانلار و کاروانسراهای متعددی که هماکنون اثری از آنها نمانده است تنها کاروانسرای باقیمانده از آن دوران روبروی مسجد سفید که زمانی بهعنوان کارگاه کاشی سازی از آن استفاده میشد از دوران قاجاریه باقیمانده و آثار باستانی و زیبای آن هنوز تا حدودی پابرجاست در این خصوص از مسئولین محترم میراث فرهنگی و اعضای محترم شورای شهر و شهردار محترم انتظار داریم با تأمین اعتبارات لازم بازسازی و مرمت چنین میراثهای فرهنگی که با استفاده از معماران سنتی و استادکار و تبدیل آنها به موزه و مکان گردشگری مورد درخواست اکثر شهروندان است اقدامات لازم انجام دهند.
عباسعلی ایجادی
دکتر
یوسف دیزماری:کاظم خان قراچهداغی بنیانگذار نابینای خان نشین در محالات
قاراداغ همانند سایر خوانین آذربایجان از مخالفین اولیه کریمخان زند به
شمار میرفت.به زعم نگارنده علت این مخالفت میتواند احترام وافر کریمخان
زند با نادرشاه افشار باشد زیرا در الکاء ولایت شکی بنابه دستور نادرشاه ؛
کاظم خان قراچهداغی از هر دو چشم کور شده بود.زکی خان زند پسر عمو و برادر
ناتنی کریم خان زند در جنگ قرهچمن در آذربایجان که در 1175 ه-ق علیه
فتحعلی خان افشار روی داد با رشادت و دلاوری شکست قریبالوقوع لشکریان زند
را در جناح راست و قلب سپاه به پیروزى بدل کرد.در اواخر همان سال یعنی
1775هـ. ق کریم خان زند جهت تسخیر آذربایجان به سراغ سران ایلات شقاقی و
شاهسون که به یاغیگری روی آورده بودند ؛ رفت و با آنها هم پیمان گردید و به
کمک آنها شهر تبریز را گرفت. کریم خان زند به کمک ایلات شقاقی و شاهسون در
ماه شعبان 1176هـ. ق مصادف با مارس 1763 میلادی قلعه و شهر ارومیه را نیز
تصرف کرد. بنابه قول مؤلف گیتی گشا کاظم خان قراچهداغی نیز در تصرف شهر
ارومیه در رکاب کریم خان زند بود. پس از فتح ارومیه کریمخان فتحنامهاى
صادر کرد که در ابتداى آن نام خویش و سپس نام شیخعلیخان زند را بهعنوان
فرمانده قوا ذکر نموده بود که این امر موجب نارضایتی زکیخان زند
گردید.کریم خان جهت جلب رضایت زکی خان زند فرمان حکومت عراق عجم را براى وی
صادر کرد و هفتهزار سوار همدانی را در اختیار وى گذاشت تا حسننیت خویش
را به زکی خان نشان دهد. در این زمان همه خوانین آذربایجان و از جمله کاظم
خان قراچهداغی بناچار با کریم خان زند متحد شدند و همه خوانین آذربایجان
به شیراز انتقال داده شدند .کریم خان زند با خوانین آذربایجانی مقیم شیراز
مشورت میکرد و کاظمخان قراچهداغی خان مقتدر قاراداغ رئیس مشاورین وی
بود. در عراق عجم ،زکی خان زند با سران ایلات لر و بختیارى و قبایل عرب و
علیمحمدخان زند (خواهرزادۀ کریمخان و حاکم لرستان) را که مدتى بود از
کریم خان زند نافرمانى میکردند، با خود متحد ساخت.زکیخان در اصفهان
زورگیری میکرد.با شنیدن این خبر کریم خان زند که در آن موقع در اردبیل بود
خود در راس یک نیروی صد و پنجاه هزار نفری به اصفهان لشکر کشید . زکیخان
بدون مقاومت موثری با گروگان گرفتن اقوام کریم خان از اصفهان گریخت.در این
لشکر کشی کاظم خان قراچهداغی و پناهخان جوانشیر، صادقخان دنبلی و
نصیرخان پسران علیخان شقاقی و نظرعلی خان شاهسون به یاری کریم خان زند
شتافتند. کریمخان، نظرعلیخان زند را به تعقیب زکی خان فرستاد و در
نزدیکی شوشتر جنگى بین آن دو درگرفت. زکیخان ناگزیر گروگانها را آزاد کرد
و در نهایت به لرستان رفت و به اصطبل کریمخان پناهنده شد.زکی خان از کریم
خان طلب عفو کرد که مورد پذیرش کریم خان واقع شد.کریم خان زند خوانین
آذربایجان از جمله کاظم خان قراجهداغی را به بهانه شرکت در مراسم تاجگذاری
به شیراز برد و به آنها اجازه برگشت نداد و یا به قول امروزیها آنها را
در کاخ زندانی کرد.همه آن خوانین جزو مشاورین ارشد وی به شمار میآمدند و
در امور مهم مملکتی با آنها مشاوره میکرد.کاظم خان قراجهداغی رئیس
مشاوران کریم خان زند در شیراز بود.از زمان فتح آذربایجان بدست کریمخان
یعنی 1763 میلادی تا زمان مرگ کریم خان در سال 1779 میلادی مصطفی قلیخان
ولد کاظم خان قراجهداغی حاکم قرهداغ بود.ایشان مرکز قرهداغ را از اهر به
قریه کردشت انتقال داد.در این زمان خوانین سرتاسر آذربایجان تابع حاکم
ایالتی آذربایجان بودند و اختیارات چندانی نداشتند.اما بعد از مرگ کریم
خان،خان نشین قرهداغ از حاکم ایالتی آذربایجان(تبریز) نافرمانی کرد